بررسی سازگاری نظریه های ملاصدرا درباره حدوث نفوس انسانی با تصویرهای ارائه شده توسط وی از قیامت کبری

پایان نامه
چکیده

چکیده ملاصدرا در آثار خویش در باب حدوث نفس انسانی و نیز کیفیت وقوع قیامت کبری نظراتی ظاهرًا متفاوت و ناسازگار با یکدیگر دارد. با این وجود در این رساله اثبات شده که بین دو نظریه وی در باب حدوث نفس و نیز بین تصاویر او از قیامت کبری و همچنین بین آن دو نظریه و این دو تصویر سازگاری وجود دارد. در یکی از دو نظریه مذکور، نفس جسمانیه الحدوث است و در دیگری در عالم عرش و قبل از حدوث ابدان مادی محقق بوده است؛ وجه سازگاری بین این دو نظریه این است که آن تحقق پیشینی به معنای وجود متکثر و متعدد نفوس نبوده، بلکه مراد وی تحقق کمالات و فعلیات نفوس در مرتبه علت آنها می باشد. همچنین تعلق نفوس به ابدان، همان افاضه کمالات و فعلیات از علل به معالیل خود است. ملاصدرا دو تصویر از قیامت کبری نیز ارائه داده است. بر اساس تصویر اول، قیامت کبری عالی ترین مرتبه از مراتب وجودی موجودات در قوس صعود است که همه موجودات در نهایت در این مرتبه تعین خویش را از دست می دهند. اما بر اساس تصویر دوم، قیامت کبری واقعه ای در عرض نشأه دنیوی است که بعد از پایان آن و نابودی تمام موجودات، برای کل موجودات برپا می شود. وجه سازگاری این دو تصویر این است که مراد وی در تصویر دوم ارائه تصویری زمانی از قیامت کبری نبوده و نیز فنای کل موجودات به معنای معدوم شدن نشأه دنیوی نیست، بلکه وی معتقد است که همه موجودات و نشآت به همراه تعینات و تشخصات خود در مرتبه قیامت کبری فانی هستند، نه اینکه با وقوع قیامت کبری نشأه دنیوی به کلی نابود شود. همچنین هر یک از دو نظریه ملاصدرا در باب نفس با هر یک از تصاویر ارائه شده درباره قیامت کبری نیز سازگار است و لذا ملاصدرا درباره مسائل مذکور به گونه ای منسجم نظریه پردازی نموده است. واژگان کلیدی: حدوث جسمانی نفس، نشآت نفس، مراتب قیامت، قیامت کبری.

منابع مشابه

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

متن کامل

حدوث نفس انسانی» از دیدگاه فلاسفه اسلامی و سازگاری آن با آموزۀ «عالم ذرّ»

در این مقاله ابتدا مهم‌ترین ادله فلاسفه اسلامی برای اثبات حدوث نفس انسانی نقد و بررسی شده است. این ادله با دقت در مقدمات و لوازم، به وسیله اشکال‌هایی جدید و ابتکاری مورد خدشه قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده است که هیچ یک از پنج دلیل مذکور قابل اعتماد و استوار نیست. سپس مهم‌ترین آراء مفسران درباره چگونگی و نحوه عالم ذر با تحلیل نقادانه بررسی شده است. به دو نظریه، علاوه بر اشکال‌های محمدحسین ط...

متن کامل

نقد نظریه ملاصدرا درباره معقول ثانی فلسفی

معقولهای ثانی فلسفی ابزارهای نگرش فلسفیند و فیلسوف با به کار گرفتن آنها می خواهد اسرار و حقایق جهان هستی را کشف و تبین کند. بنابرانی اعتبار فلسفه در گرو ارزش و اعتبار این دسته از مفاهیم است . از این رو یکی ا مباحث بنیادین درباره حقیقت فلسفه پژوهش پیرامون اعتبار معقوهای ثانی فلسفی است. این نوشتار نظریه صدرالمتالهین را مبتنی بر اثبات وجود رابط برای معقولهای ثانی فلسفی از چند حیث مورد نقد قرار می ...

متن کامل

خوانش ملاصدرا از برهان حدوث متکلمان

برهان حدوث متکلمان در اثبات وجود خدا مبتنی بر حدوث عالم (ماسوی الله) و درنتیجه وابستگی آن به مبدئی قدیم است. بدین‌گونه که مناط نیاز معلول به علت را حدوث آن قرار می‌دهند. اما حکما مناط نیاز به علت را امکان ماهوی و ملاصدرا آن را امکان فقری می‌دانند. در اندیشۀ صدرایی بر برهان حدوث، دو اشکال اساسی وارد است؛ اشکال اول، مبنایی است و بر دخالت دادن حدوث به عنوان مناط نیاز به علت وارد شده و اشکال دو...

متن کامل

فرجام نفوس انسانی پس از مرگ بدن در اندیشه ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا

مسئله سرانجام انسان پس از مرگ بدن (با توجه به گرایش به جاودانگی) و بقای نفوس انسانی یا پذیرش فنا و بطلان آنها با فنای بدن، یکی از مسائل مورد توجه در فلسفه است. فلاسفه‌ای همچون ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا در تبیین این مهم، مراتب و اقسام نفوس بعد از مرگ را ترسیم، و سرانجامِ هریک را تبیین نموده‌اند. شیخ‌الرئیس پس از فارابی و مقدم بر سایر حکیمان مسلمان به تقسیم نفوس انسانی پس از مرگ اهتمام ورزید. تح...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی

کلمات کلیدی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023